با توجه به اینکه عصر دیکتاتورها بسر امده ونسلشان همانند دایناسورها در حال انقراض است, ما که در میانه این دوره تاریخی قرار گرفته ایم و از بخت بد هنوز سرنوشتمان با یکی از دیکتاتورهائی که هنوز"نفس" میکشند, گره خورده لازم است برای سوال مهمی که چندان به آن توجه نشده پاسخ روشنی پیدا کنیم:
آیا سرنوشت سید علی مثل حسنی مبارک خواهد بود یا مثل صدام اجازه خواهد داشت "زنده" به دادگاه بیاید یا مثل قذافی صلاح نیست در دادگاه حضور پیدا کند؟
پاسخ به این سوال اصلا کم اهمیت نیست مقایسه کشورهای عراق,مصر,تونس و لیبی بعد از حذف دیکتاتور بخوبی لزوم توجه به "سرنوشت دیکتاتور" جهت تخمین "سرنوشت کشور" را نشان میدهد. مگر اینکه مردم پیش از دخالت خارجیان خودشان تکلیف را روشن کنند.
صدام حسین دیکتاتور خوش اقبال ,علیرغم مقابله نظامی مستقیم با غرب بعد از پیدا شدن در آن حفره معروف با عزت و احترام به محل مناسبی انتقال پیدا میکند, بعد از اصلاح صورت و مرتب کردن وضعیت همانند یک پریزیدنت دادگاهی در خور برایش در نظر میگیرند و در ان دادگاه آزادانه هرچه میخواهد بیان میکند.
معمرقذافی دیکتاتورلیبی با اینکه با نیروهای مخالف یا انقلابی لیبی درگیر است و حتی در مقطعی این انقلابیون را بطور کامل شکست میدهد بطرز شگفت آوری با حمله مستقیم نیروهای ناتو و حمایت غرب از مخالفین روبرو میشود. ناتو در عمل نشان میدهد که فقط به براندازی دولت قذافی قانع نیست و با ردیابی مداوم محل استقرارخود قذافی قصد جان او را کرده است. بمباران مداوم طرابلس وقتل فرزندان و حتی نوه های سرهنگ قذافی فقط با احتمال اینکه شاید او در انجا مخفی شده باشد جای شک باقی نمیگذارد که هدف جان وی بوده و نهایتا در روز آخر دیکتاتور با حمله نیروهای ناتو به کاروان خودش روبرو میشود . کاروانی که بقول سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه:
کاروان خودروهایی که معمر قذافی را پیش از دستگیری میبردند خطری متوجه کسی نمیکردند اما با این حال هدف حمله جنگندههای ناتو قرار گرفتند. برپایه گزارشهای منتشر جنگندههای ناتو کاروان معمر قذافی را ابتدا مورد حمله قرار داده و رهبر لیبی که از زمین نیز هدف آتش نیروهای شورای انتقالی بود، از جبپ خود پیاده شده و در کانالی پناه گرفت که سرانجام به دستگیری وی منتهی شد
.
با اینکه نیروهای ناتو بخوبی از وضعیت و موقعیت وی باخبر بودند با بمباران کاروان همراه وی که فقط شامل چند ماشین نظامی و تعدادی از طرفدارانش بود حاضر نشدند با کمی صبر و تامل و احیانا گفتگو وی را زنده به دادگاه ببرند. ظاهرا صواب نبود سرهنگ قذافی در دادگاه آزادانه حرف بزند. شاید اگر سرهنگ قذافی در آخرین لحظات زندگی بجای اینکه فریاد بزند "من پدرملت لیبی هستم" میگفت "من رازهای زیادی در سینه دارم" در میان انقلابیون کسی پیدا میشد تا از جان او حفاظت کند.
تشخیص اینکه بشاراسد و سید علی از دیدگاه غرب در کدام دسته از دیکتاتورها جای میگیرند و اینکه آیا زنده شان بیشتر ارزش دارد یا مرده ی آنان نیاز به آگاهی از پروندهای فوق محرمانه میان کشورها دارد . بنظر میاید بشار اسد به بد اقبالی قذافی نیست و غرب با احتیاط بیشتری با وی برخورد میکند . شاید سید علی موضوع پیچیده تری برای غرب باشد و میان اروپا و امریکا که اولی(در این 30 سال) دارای روابطی مستحکم و دومی در قطع ارتباط با حکومت اسلامی بوده شکافی ایجاد کند. بهر حال دیکتاتورها تا کار از کار نگذشته فرصت دارند روش عقلانی حسنی مبارک و بن علی راانتخاب کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر