۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه

آقای عارف قبل از اینکه دیر شود به چهار دلیل انصراف دهید!



بی تردید اگر در حد انتخاب یکی از همین هشت کاندید تائید صلاحیت شده, اطمینان حاصل میشد که حق انتخاب داریم یا به عبارتی حق انتخاب برایمان قائلند - «امثال من» که نگران خانواده,مردم و سرزمین مان هستیم از چنین حق و فرصتی چشم پوشی نمیکردیم.

اگر در این فضای بشدت سرکوبگرانه و تحقیرامیز از سوی نظام ولایت فقیه,حق انتخابی چنین محدود نیز برای «امثال من» بطور واقعی وجود داشت – چرا نباید استفاده میکردیم؟ 
عمیقا مایل بودم چنین فرصتی وجود داشت تا حداقل میان فرد عقب افتاده و متحجری همچون جلیلی و آقای عارف , طرف این آخری را میگرفتم – به پای صندوق رای میرفتم , با اطمینان از اینکه رای «امثال من» اینک شمارش میشود و تاثیر خواهد داشت و حداقل نابودی سرزمین,مردم و خانواده ام را چند صباحی به تعویق میاندازد – و نهایتا به خود,مردم  و به نظام میفهماندم «امثال من» که دائما نادیده اش میگیرند – درواقع اکثریت جامعه هستیم.

اشتباه نشود «عارف» کاندیدای مورد نظر ما نیست – حتی به ایده ال نزدیک هم نیست – راستش را اعتراف کنم در ابتدا «میرحسین» هم کاندیدای ایده ال «امثال من» نبود – گرچه بعدها در جریان جنبش «امثال من» را از رای خود سرافراز کرد.

حال که چند روزی به انتخابات حکومتی 92 بیشتر نمانده این چه درخواستی است از آقای عارف که از کاندیداتوری استعفا دهد؟ اصلا بگذار تا ته خط برود تا بعنوان یکی از بازیگران سیرک مردم را بخنداند!. نظرشخصی  نگارنده این است که اقای عارف به جهت سرگرم کردن مردم به میدان نیامده – و اگر این چنین است به چهار دلیل منطقی واجب است که ایشان قبل از انتخابات کنار روند و اگر نظر نسبتا مثبت نگارنده به شخص ایشان از اساس غلط است – دیگر مسئولیت به گردن خودشان است! «امثال من» وظیفه خود را انجام داده ایم – ایشان هر چقدر مایلند در نقش «هیزم» به گرم شدن تنور انتخابات حکومتی یاری رسانند.

1-  برنامه های آقای عارف یک کپی کمرنگ از هاشمی رفسنجانی است – اگر اراده و پلان نظام بر این بود که ایشان بتواند با رای مردم رئیس جمهور شوند – خود آقای هاشمی بهتر می توانست چنین نقشی را ایفا کرده و تعداد بیشتری از مردم را به صحنه بکشاند تا نمایشی آبرومندانه تر نیز برپا گردد- آن هسته مرکزی قدرت که اراده کرده  هزینه رد صلاحیت «رئیس تشخیص مصلحت نظام» را بجان خریده  و این دندان فتنه گر را بدور انداخته – به آقای عارف نیز اجازه نشستن بر مسند قوه مجریه نخواهد داد

2- با این حساب دلیل تائید صلاحیت آقای عارف از سوی نظام را باید صرفا «گرم کردن تنور انتخابات» و جذب کردن آرای اقای هاشمی و اصلاحطلبان  دانست بدون اینکه کوچکترین حقی حتی در حد نظارت بر صندوقهای رای برای ایشان قائل باشند. آیا  نقش و احترامی که اقای عارف برای خود قائل است در همین حد است؟

3- اگر منظور از کاندیداتوری آقای عارف جذب ارای آن دسته از مردمی است که بهر شکل علیرغم نارضایتی از وضع موجود تغییر را در صندوق رای جستجو میکنند و همچنین ممانعت کردن از افراطیونی همچون جلیلی است – چه بسا  اقای روحانی  چنین نقشی را بسیار بهتر از ایشان بازی کند – ضمن اینکه کنار رفتن آقای عارف از شکسته شده آرای این دسته از مردم نیز جلوگیری میکند

4- اقای عارف بعد از اعلام نتایج انتخابات و مهندسی آرا توسط همان هسته اصلی قدرت چه واکنشی نشان خواهند داد؟ آیا همچون میرحسین مردانه پای حقوق مردم  خواهند ایستاد؟ مسلما نه ایشان از خود چنین انتظاری دارد و نه مردم – اگر غیر از این بود بقول خودشان در این چهار سال گذشته «سکوت» نمیکردند

با توجه به کلیه دلایل ذکر شده منطق حکم میکند که اگر اقای عارف صداقتی در گفتار و کردار خود دارد - در همین مقطع بنام مردم و جنبش از ایفای نقش «هیزم» در تنور انتخابات حکومتی یا بدتر از آن بازیگری سیرک انتخاباتی انصراف داده و با عزت و احترام خود را درکنار مردم قرار دهد – باشد که روزی چنین مردمی با احترامی مضاعف او را در راس نشانند

هیچ نظری موجود نیست: