۱۳۹۱ اسفند ۲۶, شنبه

در سال نو با ایران روبه زوال,مردمانی سخت گرفتار ویاران دربندمان چه خواهیم کرد؟


هر دلسوخته ای به قدر کفایت آگاه است از فلاکت مردمی که با نگاهی ناباورانه در باتلاق فقر و نداری و درواقع نیستی  فرو میروند – از ایران مصیبت زده که نمیدانیم دقیقا چه هنگام همچون گوشت قربانی نفس آخر را فرو خواهد داد و اتحاد شوم فقیهان و اوباشان بنام نظام ولایت فقیه - رو به سوی خانه خدا و بنام دین - بزمینش خواهد زد و با قصابان مشتاق آنسوی مرزها معامله اش خواهند نمود,سرش را خواهند برید, به چند شقه تقسیمش می کنند و حریصانه هر تکه از تنش را از سوئی به یغما میبرند , قلم به مزدها و میرزا بنویسان, تاریخ را چنان دستکاری میکنند  که ایران از خاطره ها نیز محو خواهد شد.

تا به حال چه کسی از بستر بیماری با یک معجزه بپا خواسته که ما دومی باشیم؟ – آیا وضعیتی که در بالا توصیف شد, بیان واقعیتی  انکارناپذیرنیست که هر کسی شهامت بیانش را ندارد؟ مثل فاجعه زلزله تهران که همه میدانند که خواهد آمد اما ترجیحا در موردش سکوت میکنیم! چون ظاهرا آنهم همچون عفونت حاکمان که سراسر جامعه را در بر گرفته لاعلاج است – در این سرزمین غارت شده چه کسی مسئول جان شهروندان است؟ با نگاهی به وضعیت زلزله زدگان آذربایجان می توان همه حقیقت را با یک نگاه دریافت : فقط بوی نفت را میفهمند و مقدساتشان فقط و فقط دلارهای نفتی است. حسرت یک تسلیت را به دل  قربانیان خواهند گذاشت.

آیا هنوز گمان میکنیم معجزه ای رخ خواهد داد؟ آیا وقت آن نرسیده که تصمیم بگیریم و اراده کنیم خود را نجات دهیم با دستکم( اگر قرار به مردن است) ایستاده بمیریم؟ آیا می توان این روند رشد بیماری را کاهش داد یا حتی معکوس کرد؟ آیا می توانیم متحد شویم, همبستگی جامعه را دوباره زنده کنیم انچنان که در جریان جنبش سبز بودیم -  نجات خود و خانواده خود را در نجات جامعه و دیگرانی همچون ما  - تعریف کنیم؟ آیا به این نتیجه رسیده ایم هر کدام از ما یعنی اکثریت جامعه که سرش در اخور حاکمان فرو نرفته است به تنهائی قادر نیست از منافع فردی خود و خانواده اش محافظت نماید؟ اما چگونه و چه باید کرد؟از کجا باید شروع کنیم؟

تفاوت بزرگ نظام ولایت فقیه با نظام شاهنشاهی را باید در نحوه تعاملش با جامعه ای که بر آن فرمان میراند جستجو کرد – نظام ولایت فقیه در قبال جامعه یک تافته جدا بافته ودر بسته نیست. این نظامی نیست که نتوان لمسش کرد و به حریمش وارد شد.  برعکس حریمش همه حریم جامعه را تحت پوشش قرار داده همچون پیچکی که بدور درختی تنومند حلقه زده و با ارتزاق از منابع غذائی موجود, ریشه و خود درخت را بمرور خواهد خشکاند.
بزبان دیگر جمهوری اسلامی یا نظام ولایت فقیه ساختاری دارد که اگر خودمان بدست خود از درون جامعه باز تولید نکنیم و از منابع جامعه تغذیه اش نکنیم همچون ساقه ای خشکیده از اندام جامعه جدا شده و بر باد خواهد رفت

اینجاست که باید پرسید منابع تغذیه نظام انگلی ولایت فقیه چیست؟
 بطور مختصر به چند شاخص مهم اشاره میکنم – که قطعا بسیار قابل گفتگو و نقد است. ما تا رفتار و باور اجتماعی خودمان را اساسا تغییر ندهیم انتظار بهبود جدی در روند بیماری اجتماعی که گریبان مان را گرفته نیز نباید داشته باشیم  بخشی از این رفتارها بشرح زیر خلاصه گردیده است:

1- منافع فردی خود  را باید در منافع جمعی و ملی جامعه ایران جستجو کنیم: بدون پرداخت هزینه و گذشتن از منافع فردی بنفع جمع هیچ حرکت و جنبشی شکل نخواهد گرفت – تمام راهپیمائی های جنبش سبز بر اساس خطر کردن فرد برای پیوستن به اجتماعی بزرگتر شکل گرفته بود – بزرگترین سرمشق  را در این مورد باید از زندانیان سیاسی گرانقدر مان آموخت – آیا زندانیان سیاسی ما قادر نبودند زندگی و منافع فردی خود را دنبال کنند و عمر خود را در سیاهچاله ها تباه نکنند؟. هرگونه توجیه و تفسیرتحت عنوان «مصلحت» و «عقلانیت»  برای ترجیح دادن منافع فردی به منافع  جمعی  از ابشخور فکری نظام ولایت فقیه سرچشمه گرفته و باعث ماندگاری و گسترش بیماری میگردد

2- سیاه و سفید نبینیم تا در برابر حکومت تنها نمانیم: سیاه و سفید و مطلق دیدن,خودی و غیر خودی کردن, تنها خود را بر حق دانستن, عدم  توانائی در تعامل با دیگران بر اساس منافع مشترک هرچند این منافع کوتاه و موقت ومشروط باشد - اینها ستون های مهمی از ایدئولوژی حکومت را تشکیل میدهد – که چنان در ذهن و فکر اپوزسیون رسوخ داده که ما را هم به خود شبیه کرده–  با جدا شدن اجزای جامعه به پاره های نامفهوم و غیر متصل, کلیت جامعه ایرانی از هر قوم و زبان و ملیت و اعتقادات و حتی جنسیت -  راه تجزیه را در پیش گرفته و نتیجتا هر بخش خود را در برابر بیماری تنها و بی پشتوانه می یابد – میتوان بر اساس منافع مشترک جبهه ای مشترک بر علیه نظامی که همه ما را به کام نابودی میبرد  تشکیل داد – میتوان یاد گرفت که حتی برای یکروز هم که شده, بر سر یک تاکتیک,حتی  یک گام کوچک متحد شد.

3- خود را میلیونی ببینیم – ما بیشماریم - هرکدام به نیروی محرکه جامعه تبدیل شویم: یکی از اثرات مخرب بیماری که بطور سیستماتیک و خستگی ناپذیر توسط سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم دنبال میشود – از بین بردن هرگونه امکان رهبری و سازماندهی است. قتلهای زنجیره ای, خیل عظیم زندانیان سیاسی یا فرهیختگان جامعه و حصر رهبران جنبش سبز بهمراه کوچ اجباری نخبگان که میتوانند نیروی محرکه سازماندهی اعتراضات باشند از اهداف تعریف شده و در دستور کارحکومت است – انگلهای حاکم  برای از میان بردن همبستگی جامعه مستقیما نخیگان جامعه را نشانه رفته است. راه کار مقابله با این ترفند چندان پیچیده نیست اما نیاز به همت بلند دارد . هر کدام از اجزای آگاه جامعه باید به به هر روش ممکن به ستادهای فرماندهی و نیروی محرکه در محدوده زندگی خود تبدیل شوند. سازماندهی کنند. جلسه بگذارند و خود را با ستادهای دیگر در ارتباط قرار دهند – کمک سازماندهی شده به خانواده زندانیان سیاسی یا کشته شدگان همانند ستار بهشتی- گرفتن دست خانوادهائی که براثر فشار اقتصادی حکومت به ورطه سقوط افتاده اند بنام جنبش – پخش سیستماتیک اعلامیه و شعار نویسی و اسکناس نویسی در حد توان – برقراری جلسات منظم با دوستان و افراد معتمد و ابداع طرح های خلاقانه برای همبستگی با جامعه ای که هریک ا زما در ان زندگی میکنیم- مقابله با هرعاملی که به جدائی مردم, اقوام مختلف و شهروندان ایرانی و برخوردشان با یکدیگر می انجامد...همه ی این اقدامات کوچک در مجموعه میلیونی اثر همان نیروی محرکه ای دارد که نظام اسلامی با تمام نیرو قصد ویرانی اش را کرده است

نتیجه: جامعه ما در مرز فروپاشی است – نه معجزه ای رخ خواهد داد و نه کسی از آسمان به فریادمان خواهد رسید – هیچ راهی بجز تغییر رفتار تک تک ما و تلاش برای نجات سرزمینمان وجود ندارد – یا به سکوت خود ادامه میدهیم و شاهد نابودی سرزمین و حتی منافع فردی و آینده خود و خانواده مان خواهیم بود – یا هرکدام با حس مسئولیت بدون توجه به اینکه دیگران چه میکنند یا نمی کنند – بپاخواهیم خواست – با نگاهی متفاوت به اطرافمان نگاه خواهیم کرد – سازماندهی مجدد جنبش را از خانواده ,جمع دوستان و محل کار آغاز میکنیم و به سطح محله ,شهرو نهایتا همه ی سرزمینمان گسترش میدهیم – شاید به این ترتیب نیز به آزادی نرسیم وشکست بخوریم – اما حداقل میتوانیم فریاد بزنیم این ما نبودیم که در مقابل نابودی سرزمین مان سکوت کرده بودیم

۱۳۹۱ اسفند ۱۵, سه‌شنبه

نمونه سوالات آزمون ورودی انتخابات 92 جهت آمادگی «داوطلبان مستقل و اصلاحطلبان حکومتی»



بنام خدا وبا درود به ارواح پاک شهدا و عرض تسلیت به مقام معظم رهبری
جهت ارشاد و هدایت  «هنرجویان» داوطلب در آزمون ورودی  انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم – متذکر میگردد پاسخ های نزدیکتر به نظرمقام عظمای رهبری بصوت پررنگ تر مشخص گردیده است:

1- ولی امر مسلمین جهان در حال حاضرکیست؟
آ- مقام معظم رهبری
ب- سید مجتبی خامنه ای
ج- ملک عبدالله
د –ایمن الظواهری

2-  شایسته ترین مجتهد  به لحاظ تسلط برامور و عدالت و بصیرت سیاسی برای جانشینی مقام معظم رهبری کدام شخصیت است؟
آ – هاشمی رفسنجانی
ب- مجتبی خامنه ای
ج-مصباح یزدی
د- آیت الله جنتی

3- آیا در نظام مقدس جمهوری اسلامی پدیده ای بنام زندانیان سیاسی وجود دارد؟
آ – مطلقا خیر
ب- فقط دردوران امام
ج – بندرت
د - هیچکدام


4-  عاملان اصلی و آمران قتل های موسوم به زنجیره ای چه کسانی بودند؟
آ – عوامل اسرائیل و امریکا
ب-  اصلاحطلبان تندرو
ج- اختلافات درون گروهی
د – منافقین

5- در کدام انتخابات در آرای مردم دستکاری شد و توسط چه کسانی؟
آ-  انتخابات ریاست جمهوری خرداد 76 – دولت سازندگی
ب- انتخابات مجلس ششم – اصلاحطلبان
ج – انتخابات دور اول شورای شهر – اصلاحطلبان
د- هرسه مورد

6- نه بزرگ مردم غیورایران به اصلاحطلبان در کدام انتخابات برجسته تر بود؟
آ -  مجلس هفتم
ب-  دور نهم  ریاست جمهوری در سال 84
ج – مجلس هشتم
د – انتخابات مجلس خبرگان

7- دلیل رای قاطع مردم به احمدی نژاد در انتخابات سال 84  و دلیل شکست سنگین هاشمی رفسنجانی چه بود؟
آ – نفرت مردم از اشرافیت
ب- ناامید شدن مردم از اصلاحطلبان و بازگشت به اسلام
ج- چهره دوست داشتنی کاندیدای اصولگرایان در نزد مردم
د- هر سه مورد

8- کنایه «شاه سلطان حسین» از سوی مقام معظم رهبری اشاره به  کدام شخص داشت؟
آ – هاشمی رفسنجانی
ب- سید محمد خاتمی
ج – محمود احمدی نژاد
د –هیچکدام

9 –حادثه موسوم به  18 تیر از سوی چه کسانی هدایت گردید؟
آ – بازماندگان ساواک
ب- عوامل صهیونیسم و آمریکا
ج – منافقین و اصلاح طلبان
د – هرسه مورد بالا

10- سالمترین انتخابات در کل تاریخ ایران کدام انتخابات بود؟
آ – اولین دور انتخابات ریاست جمهوری
ب – انتخابات ریاست جمهوری سال 84
ج – انتخابات ریاست جمهوری سال 88
د - هیچکدام

11-   در انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 برنده قاطع انتخابات که بود؟
آ – محسن رضائی
ب – محمود احمدی نژاد
ج – مهدی کروبی
د – میرحسین موسوی

12- در این انتخابات نظر کدام شخص به نظر رهبری نزدیکتر بود؟
آ-هاشمی رفسنجانی
ب- مصباح یزدی
ج- محمود احمدی نژاد
د- چنین سخنی به این شکل هرگز از سوی مقام معظم رهبری بیان نشده

13 – با بصیرت ترین شخص در ایران و کل جهان کیست؟
آ- مقام معظم رهبری
ب- هاشمی رفسنجانی
ج- محمود احمدی نژاد
د-مشائی

14- سند قاطع صحت انتخابات سال 88 و پیروزی احمدی نژاد کدام است؟
ا- تائید مقام معظم رهبری در صبح انتخابات
ب- تائید نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان
ج- شمارش مجدد آرا در جلوی دوربین صدا و سیما
د-نظارت بسیج و سپاه بر کلیه مراحل انتخابات

15 – هدف و خواسته فتنه گران بعد از انتخابات سال 88 چه بود؟
آ- بازگرداندن ایران به استبداد شاهنشاهی
ب- رواج فحشا و فساد در جامعه
ج- کودتای نرم جهت باز کردن سفارت امریکا
د- هر سه مورد

16- کدام لقب زیر در مورد فتنه گران به نظر رهبری نزدیکتر است؟
آ- گوساله
ب- خس و خاشاک
ج- میکروب
د- بزغاله

17- مصداق طلحه وزبیر در سخنان مقام معظم رهبری  چه کسانی بودند؟
آ- موسوی - کروبی
ب- موسوی – خاتمی
ج-کروبی- خاتمی
د- احمدی نژاد-مشائی

18- باشکوه ترین راهپیمائی  خودجوش تاریخ کدام بود؟
آ- نهم دی
ب- 22 بهمن
ج- عاشورای و تاسوعا پیش از انقلاب
د- بهشت زهرا و استقبال از امام

19- فتنه گران درحضور خیابانی حداکثرچند نفر بودند؟
آ- ده ها نفر
ب- غیر قابل اندازه گیری
ج- سه هزار نفر در 25 بهمن88
 د- پانصد نفر در عاشورای88

20- تعداد شهدای بسیجی در جریان فتنه چقدر بود؟
آ- دهها نفر
ب- 72 تن
ج- هنوز شمارش کامل انجام نشده
د- صدها نفر

21 –   چند تن از شهدای بسیجی رادر جریان فتنه نام ببرید
آ- صانع ژاله
ب- ترانه موسوی
ج-محسن روح الامینی
د- هر سه مورد

22- منظور مقام معظم رهبری از «خواص بی بصیرت» دقیقا  کدام شخص است؟
آ- هاشمی رفسنجانی
ب-سید محمد خاتمی
ج- میرحسین موسوی
د-مهدی کروبی

23- دلیل کشته شدن ستار بهشتی در بازداشت چه بود؟
آ- خوابیدن نگهبان در سر پست و عدم رسیدگی مناسب
ب- سابقه افسردگی شدید
ج- سابقه بیماری قلبی
د-خودکشی

24- وظیفه اصلی رئیس جمهور در نظام اسلامی چیست؟
آ- اجرای مو به موی فرامین رهبری
ب- تدارکات چی
ج- مسئول اصلی کلیه مشکلات
د- هر سه مورد

25- کدام قوا در راس امور است؟
آ- مجلس
ب-مجریه
ج-قضائیه
د-در هر لحظه بستگی به نظر رهبر دارد

26- از میان بزرگان دین اسلام  کدامیک کاملا منطبق بر شخصیت مقام معظم رهبری است؟
آ- حضرت علی(ع)
ب-سید خراسانی
ج-امام حسین(ع)
د-کلیه معصومین متناسب با شرایط

27- در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو نظر رهبری به کدام شخصیت نزدیکتر است؟
آ- حداد عادل
ب- ولایتی
ج- احمد خاتمی
د- قالیباف

28- نظر مردم به کدام شخص نزدیکتر است؟
آ- حداد  عادل
ب-ولایتی
ج- احمد خاتمی
د- به نظر رهبری

با آرزوی توفیقات الهی !