میدانم حق دارید, به این جماعت که زیادی رو بدهی برای لباس تنت هم قانون وضع میکنند. نه! بدتر از این, حتی بدون قانون فقط درباره ات قضاوت میکنند. و سپس تنبیه ات میکنند. نمی گذارند حرفت را بزنی, نمی گذارند فکر کنی,حتی نمی گذارند خودت باشی. تو را آنطور که مایلند تعریف میکنند. سرت را در سطل پر از کثافت میکنند چون هم شکل انان نیستی.چون ذوب نمی شوی. سلاخی ات میکنند چون به ان کسی که "صلاح" توست رای نمی دهی و بدتر از آن اعتراض میکنی. تو مجرمی چون درحالیکه آنان با سرقت دلارهای نفت ملی سرزمین تو و اختلاسهای میلیاردی از پس انداز حقیرانه ات عبوسانه در ماتم فرزندان سرکش واز دست رفته خود سوگوارند, تو میخندی! حتی وقتی بیکاری و جیب هایت خالیست. با تو دشمنی میورزند چون به خدای جبارشان هیچ اعتقادی نداری چون بهشت و جهنم تو در همین دو روز دنیا تبلور میاید.چون از دروغ متنفری, چون در "هیئت منتظران" نمی مانی و حوری بهشتی تو همین دختر همسایه ست که پولهایتان روی هم میریزید تا نسکافه بخورید. و از بوی نفت بدتان میاید. و تو بسیار خطرناکی چون میخواهی زندگی کنی...
پس عصیان کن و اعتراض کن و اگر مایلی برهنه شو! این از حقوق فردی توست. اما مفهوم "انقلابی بودن" این نیست , پس این واژه را ویرانش نکن
انقلابی روشنفکری ست متعهد به حامعه,یک مبارز آگاه که فداکارانه برای تسکین آلام مردم بپا خواسته است. انقلابی بودن یعنی گام برداشتن با مطالعه و شناخت. یعنی با مردم و در کنار مردم بودن. یک انقلابی فردیست منظم, سختکوش که براساس برنامه ای روشن و مشخص گام برمیدارد.هر گام او حساب شده و در ارتباط با گام پیشین و گام بعدی برداشته میشود نه بر مبنای احساسات لحظه ای و ارضای تمایلات یا بروزخشم فردی. کاملا درست میفرمائید! انقلاب به معنی شکستن تابوهاو برهم زدن نظم سابق نیز هست, اما فقط یک گام جلو تر از مردم و در کنار مردم. یک انقلابی مردم را با عصیانهای کور از مسیرمبارزه وحشت زده نمی کند. برعکس با عشق و صبوری دست آنان را میگیرد تا گام به گام بر ترسشان چیره شوند. ایچنین است مرام و مسلک یک انقلابی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر