۱۳۹۰ آبان ۲۱, شنبه

آقای نوریزاد کار از ماله کشی گذشته, تا فرصت هست رهبرتان را ببرید سر اصل معامله


آقای محمد نوریزاد! احترام زیادی برای شما قائل هستم. بخاطر پشتکارتان در حفظ و نگهداری این خانه ویران شده, بخاطرامید و عزم راسختان در بازسازی این ویرانه حکومت اسلامی که خودتان بخوبی میدانید برای حداقل زنده مانی نیز دیگر پناهگاه مناسبی نیست. ویرانه ای که حرمت دلسوزترین حامیانش چون شما را نیز نگه نمی دارد و با دار و درفش به اتاق خواب و همسر و دختردردانه تان حمله ور میشود.

خودتان دیگر بهتر از هر کس میدانید حکومت اسلامی با زنان و دختران و جوانان مردم چه کرده است و قضیه مال امروز و دیروز هم نیست. از همان روز اول چنین بوده و هنوز هم عزیزان بسیاری همچون دختر شما در زندانند و تا این حکومت برجاست چنین نیز خواهد ماند.

تلاش شما برای پرکردن شکافهای عمیق, ستونهای فرو ریخته و سقف و دیوارهای درهم شکسته حقیقتا رقت انگیز, اما اصلا مضحک نیست . نمی دانم نام این معبود مقدس ویران شده را چه باید گذاشت که آنچنان شما را شیفته کرده که نمی گذارد حقیقت را ببینید.

جناب نوریزاد نامه های دهگانه شما به رهبر گرامیتان که قرار است بشکل هفته نامه درآید حقیقت را تغییر نخواهد داد و بیشتر یادآور اصطلاحی ست بنام "ماله کشی" برای تزئین خانه ویرانه ای که ظاهرا قرار است مجددا بما بفروشند!.
شما حداقل دست از سر نسل سوخته ما بردارید جناب نوریزاد!. ما سوختگان نسل انقلاب, نسل جنگ, نسل اصلاحاتیم, ما سوختگان انتخابات فرمایشی و خونین رهبرگرامیتان هستیم. نگوئید که رهبرتان هنوز نام سهراب و ندا و فرزاد و ده ها شهید دیگر را نشنیده است. بما نگوئید فریاد های جگرسوز مادران داغدار و شعارهای شبانه, فرش ولایتش را به تکان درنیاورده است. ماله کشی های شما حتی اگربا نیت خیرباشد چیزی جز فریب خریداران نیست.

جناب نوریزاد چشمهایتان را به روی حقیقت باز کنید . عمر حکومت دینی به پایان رسیده است. زمانه دیکتاتورها سپری شده وتنها لطفی که در حق رهبر گرامیتان با نوشتن نامه میتوانید بکنید این است که به او بیاموزید چون قذافی نرود. فقط فرصتی کوتاه برای نشستن بر سر میز معامله و انتقال آبرومندانه قدرت به مردم برای رهبر شما باقیست

هیچ نظری موجود نیست: