میبایست به شما تبریک بگوئیم! چرا که سرانجام باپشت سر گذاشتن حمامی از خون وزخمهای بسیارو با دلاوری یکی از مخوفترین و خودکامه ترین دیکتاتوری ها را بزانو درآوردید.اما تجربه های مشابه و تلخ, ما ایرانیان را درباوررسیدن بهارسخت محتاط کرده است.
بهارآزادی معنائی دارد بسیار وسیع تراز مرگ یک دیکتاتور. گلوله ای به سر دیکتاتور شلیک میشود, تا پیش از اینکه بخاک فرو افتد, هزاران دیکتاتور کوچک از خاک برمیخیزد. دیکتاتوری در یک فرد خلاصه نمی شود, اندیشه سیاه دیکتاتور دراعماق وجود جامعه ریشه دوانیده است. آنگاه که قبرمادری را میشکافیم و با خشم و نفرت استخوانهایش را می سوزانیم یعنی بازگشت دیکتاتور با چهره ای متفاوت. او که یک اسیر را بدون محاکمه منصفانه وحق حضور دردادگاه عادلانه و تنها بر اساس کینه شخصی و برای جاودانه شدن نامش بعد از بی حرمتی به قتل میرساند, هیچکس نیست بجز قذافی حتی اگر مقتول معمر قذافی باشد!.
با شلیک کردن به سر افعی هزاران افعی کوچکتر از بدن متلاشی شده به بیرون خزیده و در درون پیکر جامعه پناهگاهی یافته تغذیه و رشد میکنند.
گاه بدون محاکمه سر میبرند, گاه مقبره ویران میکنند, بعضی ها بدنبال کسب امتیازات ویژه برای خود هستند. بعضی نژاد خود را برتر میدانند,دیگری عقاید دیگران را برنمی تابد, ان یکی زبان و قوم و قبیله خود را برترمیداند و... اما از همه این ها خطرناکتر آن افعی ست که دین خود را برتر دانسته و به دستگاه حکومت پیوند میزند.
تجربه ما ایرانیان نشان میدهد بدون هیچ شک و تردیدی افعی حکومت دینی چنان که مجال پیدا کند به هیولائی تبدیل میشود که قذافی ها در مقابلش فرشته خواهند بود.
بهار ازادی چه عربی باشد چه ایرانی فقط براه انداختن جویبار خون نیست!. بهار یعنی شکفتن شکوفه ها یعنی ایجاد فرصت های برابر و حق زندگی و تکثیر و رشد برای همگان یعنی حق آزادی بیان و عقیده.
بنابراین ازادیخواهان لیبی باید هوشیارانه از تکراراشتباهات تلخ انقلاب 57 ایران درس بگیرند وبا از جان گذشتگی و فداکاری و آگاهی دادن به مردم اجازه ندهند جامعه از خطوط قرمزی که در زیر بطور خلاصه شرح داده میشود عبور نماید:
بنابراین ازادیخواهان لیبی باید هوشیارانه از تکراراشتباهات تلخ انقلاب 57 ایران درس بگیرند وبا از جان گذشتگی و فداکاری و آگاهی دادن به مردم اجازه ندهند جامعه از خطوط قرمزی که در زیر بطور خلاصه شرح داده میشود عبور نماید:
1- هیچ قانون و مصوبه ای با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر نباید در تناقض قرار گیرد یا انرا محدود نماید به عبارت دیگر حقوق بشر مقدم بر قوانین خاص هرآئین, مذهب,و عقیده ایست
2- حوزه دین از سیاست جداست
3- اعطای امتیازات ویژه تحت هر عنوان به هر قشر یا فرد یا قوم یا زبان مطلقا ممنوع است:
نه مسلمان بودن , نه اکثریت بودن دلیلی برای برخورداری از حقوق بیشتر نیست . این برابری میبایست در همه حوزه ها از جمله قوم,نژاد و زبان در نظر گرفته شود
4- هیچ عاملی نباید مانع آزادی بیان و آزادی رسانه ها گردد
5- هر مجرمی باید در دادگاه های عادلانه , علنی وبا حضور هیئت منصفه محاکمه شده و از حق گرفتن وکیل برخوردار باشد
6- همه پستهای حکومتی باید با رای و نظارت مستقیم مردم تعیین شوند
7- برای تغییر و یا اصلاح قانون اساسی با رای و نظر مردم باید راه کارهای لازم در خود قانون اساسی در نظر گرفته شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر