به عنوان یک جمهوری خواه, پیش از شروع بحث خاطرنشان میکنم لقب "شاهزاده" را صرفا بعنوان پذیرش یک تقدیر که خواه ناخواه بر سرنوشت سیاسی شخص رضا پهلوی تاثیر میگذارد بکار میبرم.
جناب شاهزاده رضا پهلوی اینجانب بعنوان یک ایرانی که نگران آینده ایران است , مصاحبه اخیر شما و همچنین نوشته های پیشین شما را با دقت دنبال میکنم. تقریبا کل مباحث مطرح شده در متن مصاحبه از نظر اینجانب قابل پذیرش و هیچ نکته منفی پیدا نکردم و باید اعتراف کنم در صحنه سیاست ایران زیاد نیافته ام اشخاصی که با عبور از منافع حزبی ,جناحی و فردی, دلسوزانه به اینده ایران بپردازند.
اینکه شما مهمترین وظیفه خود را رسیدن مردم ایران به دمکراسی و صندوق رای میدانید و بیان میکنید چنین روزی بهترین روز زندگی شما خواهد بود و مردم در پای صندوق رای باید تصمیم بگیرند که سرنوشت خود را به چه اشخاصی در چه نوع نظام سیاسی بسپارند, و این محور اتحاد همه آزادیخواهان باید قرار گیرد, از نظر اینجانب بسیار قابل احترام و تحسین است.
با توضیحات بالا صرفا جهت شفافیت بیشتر, چند سوالی که هرچند شاید در مقایسه با محور اصلی اتحاد یعنی رسیدن به صندوق رای برای مردم ایران بحثی حاشیه ای به نظر رسد اما حدااقل ذهن مرا رها نمی کند و اگر در نظر بگیریم هر شخص حقیقی یا مجازی خود بخود نماینده مجموعه خویش است بنابراین احتمالا سوال دیگران نیز میتواند باشد بشرح زیر مطرح میکنم:
1- منطق مشروطه خواهی:
شما بارها خودتان را بطور عام دموکراسی خواه و به لحاظ نظام سیاسی مشروطه خواه معرفی کرده اید. تا انجا که خودتان مطلب را روشن کرده اید نمونه های موجود از چنین نظام سیاسی کشورهای انگلیس و ژاپن هستند . با توجه به اینکه در کشورهای فوق سلسله نظام پادشاهی هرگز قطع نشده و با انعطاف لازم از استبداد مطلق به مشروطه رسیده اند و در واقع بدلیل ضروریات دنیای نوین نوعی از دمکراسی را با نظام سلطنتی موجود پیوند زده اند, بنظر میرسد که منطق مشروطه خواهی در تداوم یا عدم انقطاع سلسله پادشاهی نهفته است.
الف - حال که به هر دلیلی, درست یا غلط, رشته نظام سلطنتی در ایران پاره شده و به عبارت دیگر منطق خود را از دست داده با چه منطق جدیدی میتوان مشروطه خواهی را بعد از رسیدن به صندوق رای مجددا توجیه کرد؟
شاید از نظر شما این پرداختن به حاشیه بجای اصل باشد یعنی باز خواهید گفت این حرفها را بگذاریم برای بعد از زمان رسیدن به صندوق رای.اما هدف من در اینجا از این سوال آشنا شدن با "منطق" شماست نه بحث درباره "نوع حکومت" آینده ایران.
ب- از انجا که طرفداران هر نوع نظام سیاسی باید در مواجهه با وقایع پیش بینی نشده بتواند راه حل یا بدیلی در جیب داشته باشند . چنانکه بفرض شخص جنابعالی بنا بر حقوق انسانی خود تصمیم بگیرید جمهوری خواه شوید, تکلیف مشروطه خواهان یا به عبارت بهتر مشروطه خواهی چه خواهد شد؟ آیا شخص دیگری را بعنوان شاه اینده انتخاب میکنند؟ آیا منطق مشروطه خواهی ایرانی بر اساس وجود و عقاید فعلی شما بنا شده است؟
2- امتیازات ویژه:
آیا شما در کنار دموکراسی به عدالت هم اعتقاد دارید؟ عدالت به معنی وجود فرصتهای برابر برای همه انسانها؟ آیا در نظام مشروطه حتی دموکراتیک ترین آنها, امتیازات شاه و شاهزاده و ملکه با بقیه مردم یکسان است؟ ایادر انگلیس همه مردم میتوانند چنان هزینه های گزافی را برای خرج یک شب عروسی فرزندشان بکنند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر