۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

آیا منصور اسانلو با پیشنهاد "تحریم خیابان" (تحریم وسایل نقلیه عمومی و شخصی) موافق بود ؟


//اول ماه مه روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت) در همه جا، با همگان، در کوی و خیابان، در پارک‌ها، در سر هر میدان، در کارخانه‌ها، مترو‌ها، اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها، از خودمان یادی کنیم، کاری کنیم کارستان.//

منصور اسانلو – هشتم اردیبهشت ۹۰ – سالن ۱۲ بند ۴ زندان رجایی‌شهر کرج

منصور اسانلو این مبارز بزرگ  و نستوه جامعه کارگری ایران در 8 اردیبهشت یعنی درست سه روز پیش از روز جهانی کارگر نامه ای را به بیرون از زندان ارسال میکند . انهم در شرایط بسیار دشوارو با هزاران شک و تردید  که در ان قرار دارد:

// با دلی خونین به استقبال اول «ماه می‌» می‌روم، نمی‌خواستم حرف بزنم و یا بنویسم، شاید از روی ترس، شاید به خاطر اشتیاقی که خانواده‌ام برای دیدن و بودن با من دارند و البته تاوان حرف زدن در زندان سنگین است، همانطور که وقتی به شرایط بد و غیر انسانی و نداری زندانیان در سال گذشته اعتراض کرده و با مسئولین زندان و دادستانی گفتگو کردم، یک سال زندان به حکم قبلی‌ام در کمال بی‌رحمی اضافه شد. آخر من هم آدم هستم با تمام نقطه ضعف‌های انسانی، آزاد شدن و با خانواده بودن را دوست دارم، مثل همه انسان‌های با شعور و با احساس. همسر، فرزندان، مادرم و باقی افراد خانواده و فامیل می‌خواهند که هر طوری هست کاری کنم که در عین حفظ شرافتم هر چه سریع‌تر آزاد شوم تا به جراحی قلب بپردازم تا حادثه‌ای جدید برایم در زندان نیافرینند و یا دوباره به میزان حبسم اضافه نکنند، خصوصا حالا که از باقی حکم‌ام (از هر دو حکم) فقط چیزی حدود یک سال و نیم باقی مانده است و در عین حال از بیماری قلبی و دیسک کمر و مشکلات بینایی ناشی از جراحی چشمانم به هنگام دستگیری و بعد از ضرب و شتم‌هایی که شدم، حساسیت پوستی و ریوی که دارم در رنجم.//

اما این چه انگیزه ایست که علیرغم همه موارد و فشارهای ذکر شده سبب میشود منصور اسانلو بازهم دست به قلم ببرد؟

// دردی عمیق و جانکاه در جانم می‌افکنند که هم چون آتش مرا هر لحظه می‌سوزاند و خاکستر می‌کند و دوباره می‌سوزاند و خاکستر می‌کند، گویا که در دور‌ترین جاهای جهنم بسر می‌بریم؛ جهنمی که به قدر یک تاریخ پر ستم سیاه است.
با سخن گفتن از آتش و دود و جهنم که در بیرون و درون وجودم در هر سو شعله می‌افکند به استقبال روزی کارگر می‌روم، با دیده خونبار و دلی دردمند شده از آمال و آرزوهایی که بر باد رفته است و طوفان خشم جایگزین آن شده است. دلم می‌خواست این روز اول ماه می‌ (۱۱ اردیبهشت) به روز خشم هم‌میهنان و همکارانم تبدیل شود، به روز خشم همه مزد بگیران ایران؛//

و در جای دیگر میگوید:

// چاره‌ای نداریم به جز اینکه تکاپویی کنیم و دستهای دیگر را بیابیم و کار نیمه کاره را تمام کنیم.//

بروشنی میتوان  فهمید که مهمترین انگیزه منصور اسانلو از نوشتن این نامه نه صرفا یاداوری روزجهانی کارگر (که تحت چنین شرایطی وظیفه ایشان نیست) بلکه مایه گذاشتن از جان و آزادی خود برای یک کمپین عملی یا اعتراض واقعیست . اما چه اعتراضی؟ باز هم باید شرایط وحشتناکی که منصور اسانلو در آن قرار دارد را یاداوری کنیم . واینکه او خود نیز میداند بدون داشتن  یک برنامه عملی درخواست اعتراض در حالت کلی مفهومی ندارد.
از اینجا به بعد دیگر چیزی جز حدس و گمان نیست . اسانلو با این جمله نامه  را به پایان میرساند:

// همراه شو عزیز / همراه شو رفیق / تنها نمان به درد / کاین درد مشترک / هرگز جدا جدا درمان نمی‌شود/ دشوار زندگی هرگز برای ما/. بی‌رزم مشترک / آسان نمی‌شود / همراه شو، همراه شو، همراه شو رفیق
اول ماه مه روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت) در همه جا، با همگان، در کوی و خیابان، در پارک‌ها، در سر هر میدان، در کارخانه‌ها، مترو‌ها، اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها، از خودمان یادی کنیم، کاری کنیم کارستان. //

پیشنهاد تحریم خیابان یا تحریم وسایل نقلیه عمومی و شخصی از ساعت 8 تا 10 صبح " در روز جهانی کارگرحداقل 20 روز قبل از تاریخ این نامه به شکل محدود در وبسایتهای اجتماعی مطرح شده بود (که البته استقبال چندانی هم نشد). ایا احتمال این نیست که منظور منصور اسانلو از عبارت زیر حمایت از همین پیشنهاد بوده باشد؟

//اول ماه مه روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت) در همه جا، با همگان، در کوی و خیابان، در پارک‌ها، در سر هر میدان، در کارخانه‌ها، مترو‌ها، اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها، از خودمان یادی کنیم، کاری کنیم کارستان.//

اگر منظور منصور خان  این پیشنهاد نبوده پس چگونه و به چه روشی میتوان 
// در همه جا، با همگان، در کوی و خیابان, مترو‌ها، اتوبوس‌ها، تاکسی‌ها، از خودمان یادی کنیم، کاری کنیم کارستان//  

ایا منظور ایشان فقط حرف زدن و اعتراض کردن در تاکسی و مترو و اتوبوس بوده – اینکه بطور عادی هرروز انجام میشود و کاری کارستان نیست ایا گفتن چنین چیزی ارزش اینهمه رنج و عذاب را که خود ایشان در نامه مطرح کرده اند را داشته است؟ 

آیا منظور ایشان موافقت ضمنی با پیشنهاد تحریم  خیابان " یا تحریم وسایل  نقلیه عمومی و شخصی  از ساعت 8 تا 10 صبح"به عنوان تنها پیشنهاد عملی ارائه شده برای روز کارگر نبوده است؟

هیچ نظری موجود نیست: