جدیدا در فضای مجازی بحث شرکت در انتخابات و دربرابرآن بحث "تحریم" به موضوع اصلی تبدیل شده است . بعد از سخنان اخیرجناب سید محمد خاتمی و مصاحبه کوتاه روزنامه نگار و نویسنده گرامی جناب مسعود بهنود, پیروان جنبش سبز به دودسته موافقان ومخالفان مشارکت یا تحریم کنندگان تقسیم شده اند که کار به ناسزا و بی حرمتی نیز کشیده شده است.
در اینجا روی سخنم با مخالفان مشارکت در انتخابات است که خود را حامیان واقعی جنبش سبزمیدانند . مایلم به این دوستان عزیز یاداوری کنم که به محض اینکه بحث انتخابات چه از موضع مشارکت و چه از زاویه تحریم به گفتمان غالب جامعه و مردم تبدیل گردد, بطورغیرمستقیم به مفهوم رسمیت بخشیدن به مرگ جنبش سبزاست. گفتمان جنبش سبز که با هدف تغییرات اساسی در نظام کنونی شکل گرفته و حداقل اهداف درازمدت آن بر طبق شعارهای جنبش, غلبه وجه جمهوریت نظام و حذف اصول غیردمکراتیک قانون اساسی ست و با اهداف کوتاه مدتی همچون , آزادی زندانیان سیاسی و شکستن حصر رهبران و آزادی بیان و انتخابات تعریف گردیده, هرگز با هیاهوی فعلی برسرانتصابات پیشرو از هیچ زاویه ای همخوانی ندارد.
اصولا غلبه "گفتمان انتخابات" در سطح جامعه, به معنی پذیرش آغاز "ثبات نسبی در جامعه" و در نتیجه گذارجنبش از دوران رکود فعلی به مرحله پایانی یعنی مرگ جنبش است.
بنابراین وظیفه دلسوختگان جنبش سبز چیزی جز این نیست که بجای افتادن به تله مرگبار گفتمان به اصطلاح انتخابات, حتی از نوع تحریمی آن , به گفتمانی خارج از این بازی, یعنی به راهکارهای خروج از دوران رکود و به حرکت در آوردن چرخهای جنبش فکر کنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر