پیشنهاد یک کمپین عملی برای شکستن "حصرآگاهی" در فضای مجازی و ارتباط مجدد با مردم کوچه و خیابان
هر نفر, یک جنبش:
پخش (فقط)یک اعلامیه در هر شبانه روزدر میان مردم کوچه و خیابان
مقدمه: گفتگو ها , اطلاع رسانی ها, تحلیل هاو نقدها به فضای مجازی محدود و در دیواری که مابین قشر روشنفکر و مردم کوچه و خیابان کشیده شده است محصور شده ایم. در کوچه و خیابان مردم براه خویش میروند, تقریبا دیگر از هیچ چیزخبر ندارند. دغدغه نان و آب به بزرگترین مشغله زندگی شان تبدیل شده . در این هیچ اشکالی نیست در همان 22 خرداد 88 هم که به پای صندوق رای آمدند دغدغه اصلی مردم همین بود . مردم در معنای عام خود همیشه همین هستند(چه در ایران چه در سوریه) . مردم بدنبال رفاه, مقداری آزادی اجتماعی برای باور "خوشبختی" هستند و نیاز دارند به بینهایتی از حس امنیت چه از بعد اقتصادی و چه از جنبه اجتماعی برای احساس اطمینان از تداوم " حس خوشبختی" و بدنبال مقدار کمتری آزادی سیاسی هستند. مردم تحلیلگر نیستند, مردم کتاب نمی خوانند و اگر بخوانند بدنبال یافتن راه حل نیستند . بطور معمول در سرزمینهائی که مثل ما بحران زده نیستند, ازدواج مهمترین رویداد اجتماعی برای مردم محسوب میشود. رویدادی با مراسم باشکوه که فرد را از انزوای منفعت طلبانه فردی خویش خارج کرده و وادار میسازد منافع خویش را به چند نفر دیگر تحت نام خانواده پیوند بزند که بسیاری از پس انهم درست بر نمی آیند .
با این حال تا همین مردم بطور میلیونی به خیابان نیایند هیچ جنبشی شکل نمی گیرد و معمولا این زمانی ست که مردم "دریابند" که منافع شخصی و خانوادگی ایشان , یعنی همان رفاه و احساس امنیت, دیگر با تلاش فردی و بدون کمک گرفتن و نگاه کردن به دیگران محقق نمیگردد . این جملات بسیار ساده و روشنی ست که تقریبا همه میدانند . اما با همه سادگی مشکل امروز ما(جنبش سبز) نیز همین است . مردم ما در 22 خرداد 88 با احساس خطر از وضعیت بحران زده جامعه دستان یکدیگر را گرفتند وبا جمعیتی شگفت انگیز برای تغییر به پای صندوق رای آمدند. در 25 خرداد با جمعیتی کمتر اما بازچند میلیونی به خیابان آمدند . و بعد از چندین راهپیمائی که آخرین مورد در 25 بهمن 89 بود تلاش خود را برای یک اقدام جمعی نشان دادند. اما بعد ازآن چه شد؟ ایا در ظرف چند ماه یا حداکثر دو سال مردم از آگاهی به " لزوم اقدام جمعی" به ناآگاهی رسیده اند؟ مسلما اینطور نیست. برای وارد شدن مردم به یک اقدام اجتماعی نیاز به آگاهی ست که مردم ما بهر شکل ان را بدست آورده اند . اما تداوم یک جنبش تا رسیدن به پیروزی نیاز به" احساس موفقیت گام به گام" در پروسه جنبش دارد . اینجاست که نقش روشنفکران در عرصه سیاست پررنگ میشود. روشنفکرانی عملگرا که گام به گام و در گامهای کوچک بر طبق یک نقشه راه, روشهائی را معرفی کنند که حاصلش موفقیت های کوچک اما روبه جلوباشد. مردم برای آرمانها نمی جنگند . آرمانها را باید آنقدر به تکه های کوچک تقسیم کرد تا با منافع روزمره مردم گره بخورد . روشنفکران در عرصه عمل فقط باید یک گام جلوتر از مردم باشند و در عرصه نظر فرسنگها.
گاهی بخشی از مردم که در عمل بجز منافع شخصی و خانوادگی خود دغدغه ای ندارند بدلیل تحصیلات و آشنائی با امکانات دنیای مجازی بصورت شبه روشنفکر سیاسی در فضای مجازی قرار میگیرند و دیوار دنیای مجازی را قطور تر میکنند. روش خوبی ست! در عمل مردمند و در نظر روشنفکر. ما کدام یک هستیم؟
کمپین عملی بردن آگاهی میان مردم کوچه و خیابان:
کمپین یک میلیون شبنامه را براه بیاندازیم:هر نفر, یک جنبش,پخش (فقط)یک اعلامیه در هر شبانه روزدر میان مردم کوچه و خیابان:
مردم از کجا باید بفهمند که زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا هستند؟ یک زندانی کرد در بهداری فوت کرد؟ چه فاجعه اقتصادی بزودی دامنگیرشان خواهد شد؟ با قبض گاز و آب چه باید بکنند؟ تهدیدات امنیتی که بالای سرشان به پرواز درآمده چگونه زندگی عادیشان را بهم خواهد ریخت؟ موضوع تجاوز گروهی به یک موضوع عادی تبدیل شده و ...مردم از کجا بدانند که چه باید بکنند؟
پیشنهاد من به روشنفکران سیاسی که جنبش سبز و آینده ایران دغدغه اصلی ایشان است و در فضای مجازی از همه این اخبار اطلاع دارندو به تحلیلهای مختلف آگاهند, این است که از میان همه اخبار و اطلاعاتی که خود در طول روز یا هفته به آن دسترسی دارند به میل خود یکی را انتخاب کنند وبصورت یک اعلامیه یا شبنامه بزبان عامه فهم درآورند واینرا وظیفه روشنگرانه خود قرار دهند که در طول یک شبانه روز بهر صورتی که امکان پذیر است بدست مردم برسانند.
قرار دادن فقط یک اعلامیه در تاکسی, اتوبوس و مترو یا در روی برف پاک کن ماشینها یا انداختن در صندوق پست منازل یا تابلو اعلانات, رساندن بدست همکاران یا انداختن در مغازه ها و فروشگاهها مسلما برای یک فرد نه زحمتی دارد و نه خطری. فقط هنگامی که به ابعاد میلیونی این وظیفه ساده فکر کنیم و تجسم کنیم در هر هر هفته میلیونها اعلامیه اگر توسط فقط یک میلیون جامعه سبز و روشنفکر وظیفه شناس در سطح شهرها پخش گردد به اهمیت و ارزش این طرح می توان پی برد. مگر ما بیشمار نیستیم؟
مزیتهای طرح پیشنهادی:
1- احترام به تنوع و تکثر در جنبش سبز: مطلب مورد نظر ومطلوب خودتان را تکثیر کنید. مثلا زنان در مورد حقوق زنان ومذهبی ها متناسب با عقاید خودشان و...
2- هر شخص از جامعه سبز می تواند بدون منتظر شدن برای حرکت دیگران وظیفه شخصی خود را انجام دهد : نگران نباشیم که امروز کم هستیم . پافشاری کنیم. کمپین یک میلیون امضای زنان هم از روز اول یک میلیونی نبود ولی سرانجام به بهترین حرکات جنبش زنان تبدیل شد و تاثیرات محکمی بر کل جنبش زنان ومردم ایران گذاشت
3- در صورت موفقیت این طرح و رسیدن به مرز میلیونی در صورت هرنوع فراخوان در آینده, دغدغه اطلاع رسانی به مردم نخواهیم داشت چرا که سازماندهی اش از قبل موجود است و ما به اندازه کافی تمرین داشته ایم
۲ نظر:
سلام،ایده ی خوبیه،من پیشنهاد می کنم یه نوشته به شکل تقویم درست کنیم به این شلک که مثلا داخلش ذکر بشه مثلا 25 بهمن موسوی و کروبی فلان تاریخ این خانم و بهمان آقا
anoosh_j@hotmail.com
پیشنهاد شما هم جالب و منطقی ست و می تواند در دل همین طرح گنجانده شود - در روزهای تقویمی متن شبنامه ها به یک موضوع خاص را هدف قرار میدهد - فعلا این یک پیشنهاد خام است که به همت دوستان باید پخته گردد
ارسال یک نظر