لزوم عبور از نقطه صفر به نقطه یک:
چرا شعارهای جنبش (مثل هر نفر یک جنبش) در عمل تحقق نمیابد؟ چرا جنبش دچار رکود شده است و مردم و پیشگامان اعتراضات خود را در دنیای واقعی پیگیری نکردند؟
به نظر نمیرسد عواملی که در خرداد 88 مردم را ابتدا به پای صندوق رای و سپس خیابانها کشاند امروز تغییری کرده باشد بجز اینکه عوامل متعددی که هرکدام خود بالقوه استعداد به اعتراض دراوردن مردم را دارند نیز به عوامل قبلی افزوده شده است. اگر در خرداد 88 مطالبات انتخاباتی و حق رای حرف اول اعتراضات بود امروز از دست رفتن امنیت اقتصادی مردم حتی از عامل اولی نیز قویتر بنظر میرسد به موارد ذکر شده حصر رهبران, وضعیت زندانیان سیاسی, سرکوب خونین و ده ها شهید و تحریم وخطر جنگ را نیز بیافزائید تا برای اعتراض و جنبش هیچ دلیل کم نداشته باشیم . پس چرا جنبش در سکوت فرو رفته است؟
به نظر میرسد مهمترین دلیل رکود جنبش را میتوان در فقدان یک کادررهبری خردمند و کارامد و معتمد مردم جستجو کرد. پیشاهنگ یا کادر رهبری همان ستادی ست که میباید در انجا تصمیمات کلان جنبش متناسب با شرایط گرفته شود و به بدنه جنبش منتقل گردد. شعاری مثل هر نفر یک جنبش که ابتدا توسط میرحسین موسوی مطرح شد میبایست توسط روشنفکران پیشرو و ستاد رهبری به صورت یک دستور العمل درامده و نقش و وظیفه هر عضو یا سلول جنبش بطور عینی مشخص شده و برای اعضا معنا یابد وگرنه مانند امروز بدون هیچ گونه تاثیرگذاری در پشت ویترین های مجازی صرفا یک اثر زینتی خواهد شد.
حالا که جنبش فاقد رهبری ست, سلولهای پراکنده جنبش چگونه میتوانند بطور مستقل بمثابه یک سلول زنده جنبش عمل کنند و در نتیجه جنبش را تا زمان دستیابی به یک کادر رهبری زنده نگهدارند؟
جنبش یعنی انجام عملی حرکات اعتراضی واقعی درون جامعه واقعی ایران:
هر فرد که خود را عضوی از جنبش سبز میداند باید متناسب با شرایط و روحیات خود وظیفه ای را شخصا بعهده گیرد و مهمتر از همه بطور منظم با انجام رساند. این وظایف می تواند شامل:
اولین مرحله( عبور از نقطه صفر به یک):
پخش یک شبنامه یا اسکناس نویسی یا برچسب طی دوره منظم زمانی:
این دوره زمانی به تصمیم خود فرد بستگی دارد, یک اسکناس در هر روز یا در کمترین حالت یک شبنامه در هر ماه . این حداقل وظیفه ایست که یک سلول زنده جنبش سبز باید شخصا متعهد شده و به انجام رساند. شاید یک شبنامه در هر ماه در نظر اول کمی مضحک و کم ارزش به نظر برسد اما چنانکه یک میلیون سلول زنده همین عمل بظاهر بی ارزش را انجام دهند در هر ماه یک میلیون شبنامه یا یک میلیون اسکناس شعارنویسی خواهد شد . همین عمل ساده و ظاهرا کم ارزش شما را از یک مبارز مجازی(نقطه صفر) تبدیل به یک مبارز واقعی راه آزادی خواهد کرد(نقطه یک). د راینجا مجددا تاکید میکنم که منظم بودن حرکت از تعداد اسکناس نویسی یا شبنامه اهمیت بیشتری دارد. متناسب با شرایط واقعی خود تصمیم بگیرید و همچون یک مبارز به تصمیم خود احترام بگذارید.
دومین مرحله(جمع یک ها):
با اشخاص مورد اعتماد در میان اطرافیان خود جلسه بگذارید و کار مشترک انجام دهید
در کنار کار انفرادی که انجام میدهید با سلولهای دیگر جنبش که مورد اعتماد کامل شما هستند ارتباط برقرار کنید. این سلولها را از میان دوستان و آشنایان و اقوام واقعی و نزدیک خود که صد در صد مورد اعتماد شما هستند پیدا کنید. امنیت اصل اول مبارزه است . هیچ فضائی ناامن تر از فضای مجازی نیست. فضای مجازی را در حداقل زمان و فقط جهت کسب خبراستفاده کنید. نقش فضای مجازی فقط انعکاس مبارزه دنیای واقعی ست ونه بیشتر.
الف - تیم های 3 تا 5 نفره تشکیل دهید, وجلسات منظم برای بحث و تبادل نظرتشکیل دهید. تا حد امکان از ثبت و معرفی تیم خود در فضای مجازی خودداری کنید
ب- از هم تیمی های خود برای بالا بردن امنیت هر یک از اعضای گروه استفاده کنید. فعالیتهایتان را با یکدیگر هماهنگ کنید و مسائل امنیتی را بکمک یکدیگر ارتقاء دهید
پ – در کنار فعالیت واقعی کار مطالعاتی منظم وجمعی انجام دهید
ت – فعالیتهای ورزشی و آمادگی بدنی خود را بالا ببرید و آمادگی تیم خود را برای رخدادهای آتی همیشه در بالاترین سطح نگهدارید
ث – به افراد تیم چیزی بیشتر از توانشان تحمیل نکنید – نظم را متناسب با واقعیت همه اعضای تیم و در کنار زندگی شخصی برقرار کنید
ج – هیچگونه مدرک بجا نگذارید – در سایه حرکت کنید
نتیجه:
فعالیت در فضای مجازی را منظم و به حداقل برسانید و متقابلا فعالیت در فضای واقعی را به حداکثر(متناسب با شرایط زندگی خودتان برسانید).
شما فقط موظفید نهایت تلاش خودتان را بکنید. مسئول نتیجه شما نیستید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر