یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکندهاند
کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد
دومین دوشنبه اعتراض در پنجم دی ماه, بنام سهراب اعرابی از راه میرسد. آیا قرار نبود در این دوشنبه های اعتراض کاری بکنیم که نشانی از اعتراض داشته باشد؟ اعتراض هم نه حداقل ثابت کنیم شهدای جنبش سبز را از یاد نبرده ایم. آیا سهراب و ندا و اشکان و ترانه و...ده ها شهید دیگر را برای این از دست دادیم که نظاره گر حوادث باشیم؟ آیا این شهدای ما نمی توانستند حوادث را مشاهده کنند و اکنون در کنار خانواده خود زندگی کنند؟ زندانیان سیاسی آزاد شده اند؟ رهبرانمان دیگر در حبس و حصر به اصطلاح خانگی نیستند؟
آیا در این قطار بی ترمز حکومت اسلامی که درلبه پرتگاه قرار گرفته, امکانی برای نشستن ونظاره کردن و بدتراز آن خوابیدن هست؟ آیا هنوز هم مردم را مقصر و"بی غیرت" و بزدل میدانیم؟ روشنفکران متعهد و دلسوز کجا هستند؟ کنگره یا جبهه ملی چه شد؟
در دوشنبه های اعتراض بفرض که راهپیمائی نمی توانیم بکنیم آیا هیچ نوع اعتراض دیگری را نیز نمی توان سازمان داد؟ یعنی حتی نمی توانیم قلم برداریم و یاد شهیدان سبزمان را زنده نگهداریم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر