۱۳۹۰ فروردین ۱۸, پنجشنبه

چرا اعتراض نمی کنیم؟ - دو فرمول قابل بحث برای اعتراضات


مقدمه:در اول ماه مه 1886(11 اردیبهشت) تعداد زیادی از کارگران شیکاگو برای دستیابی به حق تشکیل اتحادیه های کارگری و سندیکا وحق هشت ساعت کاردر روز دست به تظاهرات گسترده ای زدند و توسط پلیس به به خاک و خون کشیده شدند. کارگران شیکاگو برای اعتراض در چنین روزی به تقویم هایشان نگاه نکردند و اگر هم نگاه میکردند مطمئنا چیزی پیدا نمی کردند چرا که مصمم بودند تاریخ را خود بنویسند.

1- چرا اعتراض نمی کنیم؟
ایا هیچ مشکلی نیست؟ یا مورد جدی برای اعتراض وجود ندارد؟
واضح است که سکوت فعلی به این دلیل نیست . شاید  بدون نیاز به فکرکردن زیاد بتوان  فهرست طولانی از مشکلات جدی این مملکت را ردیف کرد که هم کدام برای شروع یک اعتراض جدی کافیست. وضعیت فلاکتبار اقتصادی و آینده بسیار تاریک پیش رو, عدم امنیت,خطر جنگ,حصر خانگی همه ایرانیان و غار نشینی در دهکده جهانی,فقر گسترده, بیکاری,حکومت فاسد و خونریز,نبود آزادی های اجتماعی حتی درحد  پوشش و لباس,عدم برخورداری اقوام از حقوق مسلم خود, به اسارت گرفته شدن هزاران تن از پاک ترین جوانان و اندیشمندان این مملکت, اسارت رهبران جنبش ...پس چرا اعتراض نمی کنیم؟ من شخصا از حق رای خودم گذشتم. از اینکه نگذاشتند میرحسین رئیس جمهور شود از جهاتی خوشحالم و بدلایلی هم ناراحتم. اگرمهندس در ان شرایط رئیس جمهور شده بود, انهم با چهره  اصول گرای اصلاح طلب شاید تا ده سال دیگر هم حقایقی که در این دو سال روشن شد برای توده مردم معلوم نمی شد. برای دو تا کار مثبت که با همه صداقتش مایل بود برای این مملکت انجام دهد مجبورش میکردند 20 بار بگوید " مقام معظم رهبری". از طرف دیگرفکرمیکنم  اگر بنا باشد به اعتراضات ادامه ندهیم و هزاران اسیررا در زندان رها کنیم واز خون دهها کشته بگذریم و کار را به سرانجام نرسانیم , شاید بهتر بود همان دو تا کار مثبت انجام میشد  یا اگر هم قرار بود سکوت کنیم از همان اول اینکار را میکردیم و این همه کشته و اسیر نمی دادیم...
بنابراین دیگر امکان سکوت نیست و این فرصت مدتهاست که از دست رفته است

2- دو فرمول نه چندان دقیق ریاضی اما قابل بحث:
 
فرمول اول:
نتیجه یک اعتراض= ( شکل تهاجمی اعتراض) *(تعداد شرکت کننده)
مثال: /راهپیمائی: 10 امتیاز/ – /تحریم وسایل نقلیه عمومی و شخصی: 5 امتیاز/ ( فرض کنیم برای گرفتن نمره قبولی, نتیجه اعتراض باید  از ده بزرگتر باشد وحتما قابل مشاهده باشد)

راهپیمائی 25 خرداد 88) 30=10 * 3 (3 میلیون نفر)- قبول با رتبه عالی/


عاشورای 88) 15=10 * 1.5 (1.5 میلیون نفر)- قبول/


25 بهمن 88) 10=10 * 1 (1 میلیون نفر)- قبول/

فراخوانهای اسفند 89) 5=10 * 0.5 (0.5 میلیون نفر)مردود!

تحریم وسایل نقلیه عمومی و شخصی از 8 تا 10 صبح) 15=5 * 3 (3 میلیون نفر)- قبول – هنوز امتحان نشده)

فرمول دوم:
مبارزه بی خشونت=100 *( تعداد شرکت کننده) تقسیم بر(شکل تهاجمی اعتراض)

راهپیمائی 25 خرداد 88)  30 = 100*(3) تقسیم بر(10)

فراخوانهای اسفند 89)  5= 100*(0.5) تقسیم بر(10)

تحریم فرضی وسایل نقلیه عمومی)  60= 100*(3) تقسیم بر(5)

این فرمولها صرفا جنبه مفهومی ان مورد توجه بوده ولی قطعا نتایج ان بی فایده نیست.
هیچ جنبشی بر اساس فرمول بوجود نمی اید ولی هنگامی جنبشهائی بطور عینی وجود دارند و زنده اند و دلایل زیادی هم برای بیان اعتراض وجود دارد ,فرمولها ی مفید به جنبش انرژی و توان مضاعف و فرمولهای غلط همانند فراخوانهای اسفند 89 توان و انرژی جنبش را به هرز میدهند

 خلاصه و نتیجه:
یکی از دلایل سکوت فعلی, کلید کردن روی یکی از سنگینترین و پر هزینه ترین شکلهای اعتراض یعنی فراخوان و تظاهرات خیابانی ست . راهپیمائی 25 خرداد 88 خیلی خوب بود و در "تقویم" ثبت شد. بعد از مدتها سکوت 25 بهمن 89 هم خیلی کار مناسبی بود دست رهبران سبز درد نکند و یک میلیون مردم شجاعی که حضور پیدا کردند. ولی در مجموع راه مقابله با گاو وحشی شاخ به شاخ شدن نیست. برای انجام هر راهپیمائی موفقیت آمیز(در این مملکت) باید حداقل یک میلیون نفر را به لحاظ روحی آماده مرگ و یا دستگیر شدن کرد انهم درمخوفترین زندانها ,آیا این کار بسیار سختی نیست؟

پیوست:
روز جهانی کار و کارگر 11 ارديبهشت
تاریخچه
در اول ماه مه 1886 میلادی، پلیس شیکاگو با حمله به تظاهرات گسترده کارگران، که برای هشت ساعت کار در روز، وحق تشکیل اتحادیه های کارگری برپا شده بود، آنان را به خاک و خون کشیدند. چند روز بعد از این واقعه دادگاه چندتن از رهبران کارگران را محاکمه و به مرگ محکوم کرد. یکی از رهبران کارگران اعتصابی، پس از اعلام رأی، در برابردادگاه چنین گفت: " کارگران اینک دریافته اند که می توانند با اتحاد و همبستگی، و مبارزه جمعی بر مشکلات خود فائق آیند. آنان می دانند که چه قدرت عظیمی در اتحاد ایشان نهفته است، به همین علت است که کارفرمایان با تمام توان می کوشند تا اتحاد کارگران را بشکنند، و میتینگ کارگران را به خاک و خون بکشانند. ما کارگران گردهم آمدیم تا اندکی از حقوق خود را باز پس بگیریم؛ اما اکنون از دادگاه و زندان سر در آورده ایم. آیا این است معنای برابری و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صدای حق طلبانه ما را با گلوله خفه می کنید، مطمئن باشید که این صداها از این پس خاموش شدنی نیست، بلکه هر روز طنین آن رساتر خواهد شد." رهبران کارگران شیکاگو به دست مستکبران جان باختند؛ اما حقانیت گفته هایشان به تدریج بر همگان مسلم شد. در سال 1889 میلادی، کنگره بین المللی کارگران در پاریس، به پیشنهاد نماینده کارگران امریکا، روز اول ماه مه را به عنوان روز جهانی کارگربرگزید و در پی آن در بسیاری از کشورهای دنیا، کارگران، با برپایی اعتصاب و تظاهرات گسترده، این روز را گرامی می دارند. ویاد و خاطره کارگران به خاک و خون کشیده شده آن روز تاریخی را ارج می نهند.


هیچ نظری موجود نیست: