1- برای اولین بار از علی دائی به تمام معنی خوشم آمد!. هرچند قبلا هم به خاطر شخصیتش بهش احترام میگذاشتم. از بعد از بازی حماسی ایران و استرالیا که فوتبال ایران سیاسی شد و برد و باختمان به امنیت ملی گره خورد. عطای فوتبال را به لقایش بخشیدم تا کمتر حرص بخورم. در همان بازی با استرالیا تا گل دوم ایران, بازی مثل همه مردم برام لذت بخش بود. بعدش زمین خوردن ها و مصدوم شدن های الکی و وقت تلف کردن های بازیکنان ما که شروع شد حالم گرفته شد بجای اینکه از رئال و منچستر فوتبال را یاد بگیریم الگوی فوتبالمان شده کشورهای بی حال وبی استعداد شیخ نشین عرب... تا اینکه بطور کاملا تصادفی شاهد چند دقیقه پایانی فوتبال پرسپولیس و استیل آذین بودم و تصمیم اثرگذار و شجاعانه علی دائی برای چشم پوشی از تعریف سنتی "بازی جوانمردانه" مرا حقیقتا به وجد اورد(بعد از مدتها) و مهمتر از همه گلی که براثر همین ضربه به ثمر رسید و"حادثه" را تکمیل کرد و حداقل میلیونها ایرانی را در جهان ورزش به لرزه در آورد و سوال ارزشمندی مطرح شد که براستی "اخلاق" و "جوانمردی" چیست؟
2- فصل مقدس آموزه های اخلاقی:
چه در عرصه ورزش چه در عرصه سیاست بارها به این نتیجه رسیده ام که آموزه ای اخلاقی ما در تعریف "جوانمردی" , "اخلاق", "مبارزه بی خشونت" یک چیزی کم دارد یا به عبارت دیگر یک پایش می لنگد. اخر چطور میشود که طرف 90 دقیقه خودش را به زمین می زند, وقت خودش , تیم مقابل و تماشاچی را تلف میکند که یک مساوی بگیرد و انتظار هم دارد وقتی به همین دلیل توپ را به بیرون می فرستد در یک بازی جوانمردانه توپ را به او پس دهند تا دوباره یک جور دیگر وقت همه را تلف کند. بسیاری اوقات به این فکر میکنم این فوتبالیستها اگر مثل من در منزل بشینند به همین نتایج میرسند یعنی میتوانند جلوی تلویزیون "دراز بکشند" و "گل هم نخورند" و همان 90 دقیقه از وقتشان هم "تلف" شده در عوض شاید شاهد یک فوتبال واقعی و زیبا باشند.
در عرصه سیاست هم همینطور. میبرند ,میکشند, تجاوز میکنند, با ماشین از روی مادری عبور میکنند. یک دختر جوان را به خاطر اعتراض به تقلب کثیف شان دستگیر میکنندو بعد تجاوز میکنند و به فجیعترین شکل میکشند و بعد میایند با وقاحت هر چه تمامتر میگویند اصلا ترانه موسوی در کانادا زندگی میکند. در مقابل همه این جنایات سنگی از سوی مقابل پرتاب میشود و ناگهان از همه طرف بعنوان یک عمل غیراخلاقی و خشونت آمیز محکوم میشود وبا نمایش و تقدیس صحنه های با شکوه زنی که مانع کتک خوردن یک اوباش سرکوبگر میشود و یا سبزهائی که به یک نیروی گارد ویژه که خدا میداند سرچند معترض را زیر آب کرده " آب" میدهند و اواز مهلکه نجات میدهند, و نمایش هائی مظلومانه و گریه دار از این قبیل , بما میاموزند که چگونه باید باشیم اصل آموزش مقدس این است: "خشونت , بی اخلاقی و ناجوانمردی با دیگران ممنوع". اما همانطور که گفته شد و همه احساس میکنند یک پای کار می لنگد
3- فصل حذف شده آموزهای اخلاقی:
بطور خیلی ساده چنین بیان میشود: " اجازه نخواهیم داد و دیگران هم حق ندارند با ما ناجوانمردانه, با خشونت و غیراخلاقی رفتار کنند" – این همان بخش محذوف آموزه های اخلاقی ست که پازل را تکمیل میکند . مابا خشونت نسبت به دیگران و نسبت به خود مخالفیم و از خودمان در مقابل خشونت , ناجوانمردی و اعمال غیر اخلاقی تا پای جان دفاع میکنیم. ممنون علی دائی, درس های بزرگ را انسانهای بزرگ میدهند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر