هزاران هزار سؤال بايد بكنيد تا
اجتماع و دردهايش را بشناسيد. اين را هم بدانيد كه اجتماع چهار ديواري خانه
تان نيست. اجتماع هر آن نقطه اي است كه هموطنان ما زندگي مي كنند. از
روستاهاي دوردست تا شهرهاي بزرگ و كوچك. با همه ي كوچه هاي پر از پهن و لجن
روستا تا خيابانهاي تر و تميز شهر. با كلبه هاي تنگ و تاريك و پر از مگس
روستاييان فقير تا قصرهاي شيك و رخشان شهريهاي دولتمند. با بچه هاي كشاورز و
قاليباف مزدور و ژنده پوش تا بچه هايي كه كمترين غذايشان چلومرغ و بوقلمون
و موز و پرتقال است. اينها همه اجتماعي است كه شما از پدرانتان به ارث
خواهيد برد. شما نبايد ميراث پدرانتان را دست نخورده به دست فرزندان خود
برسانيد. شما بايد از بديها كم كنيد يا آنها را نابود كنيد. بر خوبيها
بيفزاييد و دواي ناخوشيها را پيدا كنيد يا آنها را نابود كنيد. اجتماع ،
امانتي نيست كه عيناً حفظ مي شود
صمد بهرنگی
اگر راه خوشبختی همین است که ایشان میگویند چرا کمتر انسانی شاد است؟ چرا معلم شاد نیست؟ چرا باید از مدیر ترسید؟ چرا مادر نگران است؟
چرا پدر همواره عصبانی است و دست بزن دارد؟ چگونه است که با وجود این همه مدعیان مطلع راه سعادت, بازهم همگی در چنین فلاکتی بسرمیبرند؟
بخاری آتش میگیرد, نفت سرازیر
میشود شعله های آتش بسرعت بسوی او میایند روپوش مدرسه چند تن از دوستانش آتش گرفته و
از درد و وحشت به هر سو میدوند. معلم نیست, مدیر نیست, پدر نیست , «آقا» هم نیست همه این «مدعیان نجات » همه این امرو
نهی کنندگان در پشت همان دری هستند که باز نمیشود...
حس مسئولیت اجتماعی ربطی به حکومت ندارد:ا
تکلیف سید علی خامنه ای و دولت و نظام ازخیلی پیش روشن است...با این
جماعت حرفی و از ایشان هیچ انتظاری نیست – روی سخن با مدیر, ناظم
و معلم کودکانی است که بخاطر فقدان بخاری استاندارد در آتش سوختند...آیا با توجه به حوادث قبلی تلاشی انجام شده بود تا جلسه ای
برای ترغیب اولیای دانش آموزان برای گوشزد کردن خطر تشکیل شود؟ آیا از جائی درخواست کمک کردید؟
آیا نهایت تلاشتان را کرده بودید؟هزینه تعویض بخاری نفتی چقدر است؟
اگر این بچه ها,
شاگردان صمد بهرنگی یا فرزاد کمانگر بودند هم اینطوردر آتش میسوختند؟
درد من حصار برکه نیست - درد من زیستن با ماهیانی ست که
فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر