دستورعمل ساده و مختصری از «بالا» به پائین دستی ها رسیده بود: قضیه زلزله را
مسکوت بگذارید!. اینروزها همه چیز الکترونیکی شده. فرامین « آقا» با فشار یک انگشت به سراسر «نظام» لینک شده و«قضایا» بسادگی با
بصیرتی خداگونه که عقل بشر از درک آن عاجز است, حل می گردند. به همان سادگی که
قضیه ریاست جمهوری در شب 22 خرداد 88 با فشاریک انگشت «آقا» بر کیبرد روسی حل شد و اکثریت مردم که در این آزمون بازنده شده
بودند, در میان خونهای جاری شده جوانان بخوبی دریافتند نظر «آقا» به چه کسی
نزدیکتر است.
اما چرا این جانشین شرمنده خدا حتی از پخش شدن
اخبار زلزله آذربایجان اینچنین می هراسد؟ چه مشکلی بود که حاضر نشد صرفا بخاطر
ظاهرسازی با اعلام چند روز عزای عمومی و نمایش دروغین همدردی با مردم وجهه ی ویران
شده خود را حداقل کمی ترمیم نماید؟
پاسخ بسیار روشن است: نظام ولایت فقیه خوب
میداند که مسئول مستقیم تلفات و خسارات وارده به مردم آذربایجان در یک زلزله چند ریشتری است که «عقل بشر» در سرزمین کفار انرا نه
فقط از لیست بلایای طبیعی حذف کرده که حتی بدنبال راهی برای تولید انرژی پاک از این
نیروهای طبیعی ست.
نظام نالایق و غیر منتخب فقیهان بخوبی میداند که باز شدن در
بحث و گفتگو در مورد زلزله اخیر, بسرعت هم
خاطره تلخ مسکن سازی انبوه جهت بازسازی لبنان را در اذهان زنده خواهد کرد و
هم حقانیت شعار « نه غزه,نه لبنان جانم فدای ایران» که توسط میلیونها ایرانی
در خیابانها سر داده شد و بخون کشیده شدند.
قربانیان زلزله آذربایجان نه قربانیان یک حادثه
طبیعی که قربانیان تعمدی یک جنایت آشکاربر علیه بشریت بطور عام و مردم ایران بطور
خاص هستند. زلزله ای که میتوانست تحت مدیریت یک حکومت منتخب و شایسته در طول فقط نیمی
از عمر نظام اسلامی با افتادن
چند کتاب از قفسه یک کتابخانه ختم به خیر شود,جدای از خسارات مالی بی حساب, تاکنون
صدها کشته و هزاران زخمی بجای گذاشته است.
نظامی که با گرفتن حق رای وحق انتخاب افراد
شایسته ازسوی مردم, خود مسئول مستقیم همه ناکارامدی ها, تلفات و خساراتی است که بر
سر این مردم آوار کرده اند ودیر یا زود باید در دادگاه های مردمی در مقابل مسئولیتهای
خود پاسخگو باشند.
آنان که با تسلیم شدن در مقابل سلطه
جنایتکاران, بعد از تجربه شکستهای متعدد هنوز هم دغلکارانه از اصلاح رژیم گفتگو میکنند و با فریب مردم بر
عمر این نظام بی لیاقت سراپا فاسد می افزایند. خواه ناخواه در همه این جنایات
شریکند. هر روزعمر بیشتر نظام ولایت فقیه مستقیم یا غیر مستقیم با تلفات انسانی و
خسارات مالی جبران ناپذیر همراه است.
برای کاهش و جلوگیری از تلفات و خسارات هرچه
بیشترو پایان بخشیدن به اینهمه تباهی و فلاکت راهی بجز گام نهادن در مسیر نبردنهائی نیست. وظیفه تک تک ماست که با آماده کردن ذهن مردم برای کنش نهائی به مردم
آگاهی و اطمینان دهیم که هزینه های چنین نبردی از خسارات مادی و معنوی که ازبقای نظام ولایت فقیه به ملت وارد میشود بمراتب کمتر خواهد بود و
شهامت کمتری از ماندن در زیر آوار نظام ولایت نیازمند است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر